مباحث کنکور سراسری
1- قواعد واجی ، واج
2- فرایند های واجی : 1- کاهش 2- افزایش 3- ابدال 4- ادغام ( فقط یک سؤال در کنکور سراسری
3- تکواژ ، واژه
4- ساختمانِ واژه (ساده ، مرکّب ، مشتق ، مشتق - مرکّب )
5- گروه اسمی ( 1- وابسته های پیشین 2- وابسته های پسین 3- وابسته های وابسته )
6- گروه فعلی ، گروه قیدی
7- جمله یِ ساده و اجزایِ آن و رسمِ نمودارِ درختی
8- ویرایش
9- کلمات دخیل
10- فاصله و نیم فاصله
1- واج
: تعداد واج های کدام واژه با واژه های دیگر متفاوت است ؟
1 ) تبیین 2) جریان 3) بستر 4) شناخت
نکته کنکوری : در واج شماری در کلمات دو تلفظی ، تلفظ سه هجایی صحیح تر است چون تلفظش راحت تر است.
روزِگار ، مهرَبان ، کارِگر ، آسِمان ، استُوار ، شهریار ، یادِگار ، پروردِگار ، مستَمند ، جَرَیان و ...
تست سراسری زبان 88 : ( داستان نویس پرآوازه و موفّق معاصر ) از چند واج تشکیل شده است ؟
1 ) 37 2 ) 38 3 ) 39 4 ) 41
قاعده ی واج نویسی :
1- حرف شکل نوشتاری الفباست ولی واج نمود آوایی و گفتاری آن است ، پس هر طور تلفظ می کنیم ، آنطور هم واج نویسی شود . مثال : خواهر واج ها : خ / ا / ه / -َ / ر
حرف : خ + و + ا + ه + ر
2- ( -َ ، -ُ ، -ِ ) گذاشته شود .
3- حرف تشدید دار دو واج دارد .
4- ( ه ، ـه ) اگر در آخر صدای ( -ِ ) بدهد مصوت کوتاه است .
5- نقش نمای اضافه ( - ِ ) را در جمله هم واج ، محسوب کنید .
6- ( آ) : آن ( ء + ا + ن ) - قرآن ( ق + - ُ + ر + ء + ا + ن ) توجه : ( آ ) را برابر (ء + ا ) بگیرید .
2- فرایند های واجی : 1- کاهش 2- افزایش 3- ابدال 4- ادغام
تست سراسری تجربی 85 : هنگام تلفظ واژ ه های ( دست پخت - زنبیل - بدتر ) کدام فرایند واجی رخ می دهد ؟
1 ) کاهش ، ابدال ، ادغام 2 ) ابدال ، افزایش ، ادغام 3 ) ابدال ، کاهش ، افزایش 4 ) ادغام ، ابدال ، کاهش
3- تکواژ ، واژه
توجه :
1- کسره تمام واژه ها را پیدا کنین .
زمینه یِ مستعدِ فرهنگِ ایرانی در بر خورد با سرچشمه ها یِ دینیِ اسلام بارور شد و ایرانی اصالتِ روانی و گسترشِ روحِ خویش را در اسلام یافت.
2- فعل ها را پیدا کنین وتهی های اونارو بزارین : شد و یافت
3- بشمارین .
زمین /ه/ یِ/ مستعد/-ِِ /فرهنگ/-ِ/ ایران /ی/ در/ بر/ خورد/ با/ سر/چشم /ه/ ها/ یِ /دین / ی/-ِ / اسلام/ بار/ور/ شد/تهی/ و/ ایران / ی/ اصالت/-ِ / روان / ی / و /گستر/ش/-ِ/ روح/-ِ/ خویش/ را /در/ اسلام/ یافت/تهی/. ( 45 )
توجه : دوتا واژه تو این تست خیلی مهم هستن : یکی روانی و یکی بارور
نکته 1 : اگه روان به معنی روح و روان باشه یک تکواژه ولی اگر به معنی رونده و جاری باشه دو تکواژ ( رو + ان )
نکته2: اسم + ور = صفت ( هنرور ، بارور ، سخنور ، بهره ور ، نامور ، پهناور ) دقت کنید پهناور 3 تکواژ داره ( پهن + ا + ور )
4- ساختمانِ واژه (ساده ، مرکّب ، مشتق ، مشتق - مرکّب )
( ریاضی 88 ) دست یابی به دانشی در زمینه ی زبان و نقش های گوناگون آن جز از راه درس و کلاس و بهره یابی از معلم و استمرار در فراگیری ، امکان پذیر نیست . ( 3 مشتق ، 1 مرکب ، 3 مش مر )
امکان پذیر : مرکب . دست یابی ، گوناگون ، بهره یابی : مشتق - مرکب . دانش ، زمینه ، فراگیری : مشتق
مرکّب : از دو تکواژ آزاد یا بیش تر تشکیل می شود .
نکته : یادتون باشه که بن فعل های ماضی و مضارع تکواژ آزاد قاموسی هستند .
مشتق : از یک تکواژ آزاد و یک یا چند وند تشکیل می شود
مشتق - مرکّب : از دو یا چند تکواژ آزاد و یک یا چند وند تشکیل می شود ( ویژگی مرکب و مشتق را با هم داشته باشد ) .
5- گروه اسمی ( 1- وابسته های پیشین 2- وابسته های پسین 3- وابسته های وابسته )
تستِ ( سراسری تجربی 88 ) : در عبارت (در دوره ی اسلامی از همان قرن های نخستین هجری ترجمه ی عربی آثار معتبر یونان مورد استفاده ی ایرانیان قرارگرفت و بسیاری از متون عربی به ویژه تفاسیر قرآن به فارسی برگردانده شد.این رسم ترجمه تا قرن های بعد ادامه یافت . ) چند ترکیب وصفی و اضافی وجود دارد ؟
ترکیبات وصفی : 1- دوره ی اسلامی 2- همان قرن 3- قرن های نخستین 4- قرن های هجری 5- ترجمه ی عربی 6- آثار معتبر 7- متون عربی 8 - این رسم 9 - قرن های بعد
ترکیبات اضافی : 1- ترجمه ی آثار 2- آثار یونان 3 - مورد استفاده 4 - استفاده ی ایرانیان 5 - تفاسیر قرآن 6 - رسم ترجمه
نکته : دو تفات میان مضاف الیه و صفت های پسین :
1- ی نکره می تواند میان صفت پسین و موصوف قرار گیرد، ولی میان مضاف و مضاف الیه نه .
گروه ِ عظیم = گروهی عظیم بیان ِ عظمت # بیانی عظمت
2- مضاف الیه اسم است پس می تواند برخی از وابسته های پیشین ( آن ، این ، هر ) و وابسته های پسین اسم ( ها ، ان ) را با مضاف الیه همراه کرد ، اما در مورد صفت ها نه .
بیان عظمت = بیان آن عظمت یا بیان عظمت ها گروه ِ عظیم # گروه آن عظیم یا گروه عظیم ها
6- جمله یِ ساده و اجزایِ آن و رسمِ نمودارِ درختی
بررسی الگو های جمله در زبان فارسی
o جمله های دو جزئی
o جمله های سه جزئی با مفعول
o جمله های سه جزئی با مسند
o جمله های سه جزئی با متمم
o جمله های چهار جزئی با مفعول و متمم
o جمله های چهار جزئی با مفعول و مسند ( فقط این مهمه ، پس فعل هاشو حفظ کن )
o جمله های چهار جزئی با متمم و مسند
o جمله های چهار جزئی دو مفعول
فعل های گذرا به مفعول و مسند :
1- گرداندن ، فرمودن ، ( نمودن ، کردن ، ساختن ) = در معنی گرداندن
توجه : ساختن ( در معنی بنا کردن ، درست کردن ) فعل گذرا به مفعول
توجه : ساختن ( در معنی ِ سازش کردن ، مدارا کردن ) ، سه جزیی گذرا به متمم است
مثال : استاد ، با سخنرانی خود دوباره ما را امیدوار کردید / نمودید / ساختید / فرمودید ( = گردانیدید )
2- پنداشتن ، شمردن ، به شمار آوردن ، به حساب آوردن ، انگاشتن ، ( دیدن ، دانستن ، یافتن ، شناختن ، گرفتن ، فرض کردن ، در نظر گرفتن ) = در معنی پنداشتن یا به شمار آوردن
مثال 1 : بچه های تیم ملی ، او را فردی قهرمان می شناسند / می دانند .
مثال 2 : حرف های دوستم را در باشگاه ، نشنیده گرفتم .
3- نامیدن ، نام دادن ، لقب دادن ، خواندن ، صدازدن / کردن ، گفتن ( در معنی نامیدن )
مثال 1 : پدرم همیشه مرا فردی باهوش می خواند .
مثال 2 : در خانه ی ما ، برادرم محمدامین را امین صدا می زنند .
4- همشو که من گفتم این آخریم تو بگو......................................................................................................... منتظر تماستون هستم .
مبحث قرابت معنایی
دانش آموز گرامی در این بخش به برخی از مفاهیم اشاره می کنم که امید است مورد توجه قرار گیرد
( ای صمدی که از ادراک خلق جدایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی )
مفهوم : توصیف ناپذیری خدا
قرابت با : در کمترین صنع تو مدهوش مانده ایم / ما خود کجا و وصف خداوند آن کجا
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
مفهوم : 1- فناپذیری آرزوها و عمر آدمی 2- خوش بودن 3- دعوتی به سوی وارستگی
ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چین
مفهوم : فقیرنوازی ( درویش نوازی ) ، بخشندگی ، کرامت
قرابت با : ای صاحب کرامت ، شکرانه سلامت / روزی تفقدی کن درویش بی نوا را
قرابت با : بزرگی بایدت بخشندگی کن / که تا دانه نیفشانی نروید ( سراسری تجربی 87 )
( نرون مرد اما رم نمرده است )
مفهوم : در نکوهش ستم گری ( ستمگر عاقبت از بین می رود و مردم به زندگی خود ادامه می دهند )
قرابت با : 1) خطا بین که بر دست ظالم برفت / جهان ماند و او با مظالم برفت
2 ) الملک ّ یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم : حکومت کفرآمیز می تواند پایدار بماند اما حکومت ستمگر نه .
ویوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه
معنی : و آنان را ، هرچند خود نیازمند باشند ، برخود بر می گزینند .
مفهوم : ایثار و از خودگذشتگی
قرابت با : 1) معاش اهل مروت بدین نسق بوده است / که جان خود به مروت نثار می کردند
2) به اتفاق زبهر حیات یک دیگر / هلاک خویش همه اختیار کردند
( کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید / قضا همی بردش تا بسوی دانه و دام )
مفهوم : 1- بی پناهی و سرگردانی ، انسان را به سوی هلاکت و نابودی می کشاند . 2- تسلیم سرنوشت شدن 3- از مرگ گریزی نیست
قرابت با : 1) زچرخ آمد همه چیزی نوشته / نوشته با روان ما سرشته ( سراسری تجربی 84 )
( بشوی اوراق ، اگر همدرس مایی / که علم عشق در دفتر نباشد )
مفهوم : عشق آموختنی نیست - عشق به دل است و در نوشتن یا هرچیز دیگر نمی گنجد .
قرابت با : ( بعد از این دانش مندی را بمان ، بینش مندی را پیش گیر ) ( پیش 2 درس سیرت مولانا )
معنی : علوم ظاهری را رها کن و بصیرت و آگاهی را کسب کن .
قرابت با : عقل کجا پی برد شیوه ی سودای عشق / باز نیابی به عقل سر معمای عشق
(از قضا سر کنگبین صفرا فزود / روغن بادام خشکی می نمود)
مفهوم : نتیجه برعکس و متفاوت گرفتن
قرابت با : از خلاف آمد عادت ، بطلب کام ، که من / کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
( چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان ؟ / چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان ؟ )
مفهوم : داشتن پشتیبان و همراه - تکیه بر راهنما ، مرشد ، خدا
قرابت با :
گر هزاران دام باشد هر قدم / چون تو با مایی ، نباشد هیچ غم
چون عنایاتت بود با ما مقیم / کی بود بیمی از آن دزد لئیم
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذر / کرده ام خاطر خود را به تمنای تو خوش
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ی ما / غافل از آن که خدا هست در اندیشه ی ما ( سراسری زبان 87 )
( ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز / کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبران اند / کان را که خبر شد ، خبری باز نیامد )
مفهوم : تاکید بر خاموشی و رازداری
( باید عزیزان و کسانت را ترک گویی و به همان شهر بی مهر ، به همان دیار بی یار ، بازگردی )
مفهوم : نباید انسان ارزش های معنوی و وجودی خود را به خاطر چیزهای بی ارزش فدا کند .
( الهی! روا مدار که پنهان ما از پیدای ما ناستوده تر باشـــد )
مفهوم : در نکوهش صفت ظاهر فریبی ( پرهیز از ظاهر سازی )
(چـــــــرخ ستیزه کـــــار مستیز و برو / با گردش دهـــــر در میاویز و بــــــــــــــرو
یک کاسه ی زهر است که مرگش خوانند / خوش درکش و جرعه بر جهان ریز و برو )
مفهوم : 1- بی توجهی به دنیا 2- تسلیم سرنوشت شدن 3 - ناخوشایند بودن مرگ
( آن روز که من سر چوب پاره کنم تو جامه ی اهل صورت پوشی )
معنی: آن روز من که به دار آویخته شوم ، و خون من بریزد تو در مسوت ظاهربینان خواهی بود .
مفهوم : نفی ریاکاری و ظاهرسازی
قرابت با : تو گر ظاهر بگردانی روا نیست / که کار او به دستار و قبا نیست ( سراسری تجربی 88 )
( اگر مقبول بود به رد خلق مردود نگردد و اگر مردود بود ، به قبول خلق مقبول نگردد . )
معنی: اگر کسی مورد قبول بارگاه الهی باشد، با رد کردن مردم ، مردود آن بارگاه نخواهد شد و برعکس .
قرابت با : در رد و قبولیت ای مبرّ ی از هوس / تنها نظر خدای می بوده و بس
معنی و مفهوم این شعر رو هم شما زحمتشو بکشین :
گفت عالم به گوش جان بشنو / ور نماند به گفتنش کردار ( سراسری 86 ) ...................................................... منتظر تماستون هستم .
مبحث آرایه های ادبی
فن بیان (علم بیان) به بررسی روش های گوناگون بیان مفاهیم ، در زبان فارسی می پردازد ، به جمله زیر توجه کنید :
( علی در برابر پدرش جرئت اعتراض ندارد . )
اکنون این جمله را می توان به 4 روش زیر بیان کرد :
1- علی پیش پدرش مانند موش است . ( به کمک تشبیه )
2- موش رفته است پیش پدر ( به کمک استعاره )
3- علی پیش پدرش دل اعتراض کردن را ندارد . ( به کمک مجاز )
4- علی دست و پایش ، پیش پدرش می لرزد . ( به کمک کنایه )
بررسی چند تست آرایه ادبی از آزمون سراسری سال 88
1- باران اشکم می دود و زابرم آتش می جهد / با پختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام را
تشبیه ( باران اشک ) ، کنایه و اغراق ( باران اشک دویدن و از ابر آتش جهیدن : ناراحتی ) ، استعاره ( ابر : ناراحتی ) ( آتش : اندوه ) ، تضاد ( پخته و خام )
نظرات شما عزیزان: